سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :28
کل بازدید :149075
تعداد کل یاداشته ها : 37
103/9/4
12:47 ص
آوای آشنا

بنام خدا 

خدایا تو خود میدانی که بسیار دوست میدارمت

میدانم که نیک میدانی باتو بودن برایم از هرچه غیرتوست شیرینتر است و بی تو روزم شب وشبم هماره ظلمانی است

ومیدانم که ساعات ولحظات بی تو بودنم سرشاراست از گناه وتو نیز اینرا میدانی

با خود می اندیشم که اگر یک لحظه فقط یک لحظه تو مرا به حال  خود رها کنی چه میشود؟؟؟چه مصیبتی!

وای بر آن لحظه من

خدا ی من کاش میدانستم با اینهمه ناسپاسی که کرده ام چرا چرا تو باز دستانم را میگیری و آنهنگام که در لبه پرتگاه قرار میگیرم وآن لحظه که سنگریزه ها در زیر پایم میلغزند تو تویی که بهترینی مرا از سقوط حفظ میکنی

میدانم میدانم که تو خدایی تو بزرگی تو مهربانی تو ستارالعیوبی

اما نمیدانم با اینهمه خوبی تو، من چرا چنینم ؟چرا نافرمانی ات را میکنم؟ چرا دل نازنینانت را به درد می آورم؟

چرا بنده ی خوبی نیستم؟ چرا نمی توانم خود را در خیل منتظرا ن مهدی ات جای دهم؟

چرا هر جمعه که میشود باید شرمسارتر از جمعه قبل باشم واز دستان تهی وکوله بار بی توشه خود خجل باشم؟

نمیدانم نمیدانم...

خدایا! خدای من! محبوب من! دوست دارم دستانم تهی نباشد دوست دارم باکوله باری پر  از توشه در خیل منتظران مهدی ات باشم

 پس کمکم کن